من پائیزم ... قرمز ... زرد ... نارنجی ...آتشی سرد که از درختی فرو می ریزد ...خش خشی مبهم که لحظه ایی می پاید و خاموش می شود ...وسوسه بادی که می پیچد ...می آویزد و در هم می ریزد و ناگاه می ایستد.
من پائیزم ...اشتیاق آسمانی که گاهی ابریست گاهی صاف صاف ... خورشیدی که می تابد و نمی سوزاند.
من پائیزم ... سرماخورده با طعمی از چای و لیمو ....
من پائیزم ... قرمز ... زرد ... نارنجی ...آتشی سرد که از درختی فرو می ریزد ...خش خشی مبهم که لحظه ایی می پاید و خاموش می شود ...وسوسه بادی که می پیچد ...می آویزد و در هم می ریزد و ناگاه می ایستد.
من پائیزم ...اشتیاق آسمانی که گاهی ابریست گاهی صاف صاف ... خورشیدی که می تابد و نمی سوزاند.
من پائیزم ... سرماخورده با طعمی از چای و لیمو ....