آدمهای بزرگ تنهایی های بزرگی دارند ودر تنهایی خویش می بالند و اندیشه می آفرینند .و تنهاییشان مثل تنهایی من تاریک نیست . تنهایی آدم های بزرگ مثل نور می درخشد و فضا را روشن می کند و آدمهای بزرگ در تنهاییشان تنها نیستند و تنهاییشان پر است از کلمه ، معجزه و آوازروحی بی قرار....آدمهای بزرگ در تنهاییشان گریه نمی کنند وزانوهایشان را بغل نمی گیرند و تنهایی آدمهای بزرگ آنقدر زیباست که باید لیاقت داشت تا کمی در تنهاییشان نفس بکشی ....

 

"خدایا خود خواهی را چندان در من بکش یا چندان برکش تا خودخواهی دیگران را احساس نکنم ، و از آن در رنج نباشم ...خدایا زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ ، بر بی ثمری لحظه اییکه برای زیستن گذشته است ،حسرت نخورم و مردنی عطا کن که بر بیهودگیش ، سوگوار   نباشم.خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز ..."چگونه مردن " را خود خواهم آموخت."

                                                                                                

  همیشه در تنهایی کتابخانه ام کتابهای تنهایی هستند که خاک می خورند ...آدم برای خواندن بعضی کتابها باید لیاقت پیدا کند... خدایا کمکم کن تا زیبا بیندیشم ،زیبا ببینم ، زیبا دوست داشته باشم ، زیبا از دست بدهم و زیبا از بیهودگی خویش بگریزم ....خدایا کمکم کن زیبا زندگی کنم .